سنگربان

"سنگربان" پایگاهی است فرهنگی، در تقابل با تهاجم معاندان داخلی و خارجی

سنگربان

"سنگربان" پایگاهی است فرهنگی، در تقابل با تهاجم معاندان داخلی و خارجی

سنگربان

پشت « سـنگر » ها خوابمان نبرد؛
همیشه امکان ضربه زدن از سـوی دشمنان انقلاب و دشمنان ایــران اسـلامی هـسـت، حتـــی در بهتــرین شرایط. همیشه کـمیــن دشــمن را در نظـر داشته باشـیم، هوشـیار باشــید. این همـان توصـیه ی امـیــر مؤمنان (ســلام اللّه علیـه) اسـت که فرمود: «و من نام لم ینم عنه» در عرصـه زندگی سیـاسی دچــار خــواب آلــودگی نـشـویـم، در پــشـت « ســنــگر » ها خوابمان نبـرد. اگر تو خوابت برد، باید بدانی که دشمن ممکن است بیدار باشد.
امـام خامـنـه ای (مد ظله العالی)

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
وصیت شهدا
طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

 

عبدالله برغوثی، خطرناک‌ترین زندانی رژیم صهیونیستی، که متهم به مشارکت در قتل 66 صهیونیست، مجروح کردن 500 تن دیگر و تحمیل میلیون‌ها دلار خسارت به رژیم صهیونیستی است.

به گزارش بولتن نیوز، سایت جبهه جهانی مستضعفین نوشت: عبدالله غالب عبدالله برغوثی، خطرناک‌ترین زندانی رژیم صهیونیستی، در سال 1972 در کویت دیده به جهان گشود.

* زندگی‌نامه

تحصیلات ابتدایی خود را در همانجا به پایان رسانید و در سال 1990م به دلیل مبارزه با اشغالگری آمریکا در کویت زندانی ‌شد. وی پس از چندماه بازداشت، آزاد شد. پس از آزادی، خانواده‌اش فورا به اردن مسافرت کردند تا عبدالله وقت خود را صرف تحصیل کند.

عبدالله پس از اتمام دبیرستان با نمره‌ی عالی، راهی کشور کره شد و پس از آنکه زبان کره‌ای را به خوبی آموخت؛ به تحصیل در رشته‌ی ادبیات کره پرداخت اما بعد از مدتی از ادبیات به رشته‌ی مهندسی الکترونیک تغییر رشته داد. او هر چند نتوانست درس خود را در این رشته به پایان رساند اما ساخت بمب و مواد منفجره را به خوبی آموخت. وی پس از مدتی دوباره به اردن بازگشت و در یکی از شرکت‌ها مشغول به کار شد و توانست در سال 1998م با یک شرکت فلسطینی در بیت المقدس قرار داد کاری ببندد.

اولین ازدواج او با دختری کره‌ای به نام می سن أوکی است. عبدالله نام او را إسراء گذاشت. به اعتراف برغوثی، إسراء بهترین رفیق زندگی وی در تمام طول عمرش بود و در مدت 6 سال زندگی مشترک تنها یکبار سخن او را نپذیرفت.

اسراء توانایی بچه‌دار شدن نداشت و همین امر موجب شد تا خانواده‌ی برغوثی عبدالله را تحت فشار قرار دهند تا تجدید فراش کند؛ اسراء نپذیرفت و از هم عبدالله جدا شدند.

بعد از این ماجرا، عبدالله وقت خود را از صبح تا شب صرف کار می‌کرد و فقط برای خواب به خانه باز‌می‌گشت. وی در سال 1998 با دختری فلسطینی به نام حلاوة(أم أسامة) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دختری به نام تالا و دو پسر به نام‌های أسامه و صفاء است.

 

* آغاز فعالیت جهادی علیه رژیم اشغالگر

اولین فعالیت‌های ضد صهیونیستی او به سال 1999م و همکاری با جنبش حماس از شاخه‌های گردان‌های شهید قسام باز می‌گردد.

وی با پسرعمویش بلال برغوثی که عضو گردان شهید قسامی بود و به 16 سال زندان توسط رژیم غاصب محکوم شد، علاقه‌ی خود را به مسائل نظامی و توان ساخت بمب در میان گذاشت. آنان با هم به منطقه‌ای دور‌افتاده رفتند و عبدالله یکی از بمب‌های ساخت خود را در آنجا منفجر کرد که موجب اعجاب پسر عمویش شد.

بلال مستقیما و بدون تعلل به نزد ایمن حلاوه از سران گردان‌های شهید قسامی رفت و موضوع را با او در میان گذاشت؛ و این آغاز ورود عبدالله به جنبش مقاومت بود.

حماس مبلغ 117000 دلار به وی جهت انجام پروژه‌های نظامی داد.

* اقدامات

حجم اقدامات عبدالله علیه رژیم صهیونیستی به قدری زیاد است که نمی‌توان همه آن را در این نوشتار کوتاه آورد.

 

ذکر این نکته کافی است که پرونده عملیات‌ها و اقدامات عبدالله که توسط دادگاه رژیم صهیونیستی به نگارش درآمده است به 43 صفحه و 109 بند می‌رسد که شامل قتل نظامیان صهیونیست، بمب‌گذاری، طراحی عملیات، آموزش ساخت بمب و... می‌شود.

عملیات سبارو

یکی از عملیات‌های انتحاری معروف در تاریخ انتفاضه‌ی فلسطین، عملیات سبارو است که برای انتقام خون جمال سلیم و جمال منصور از سران گردان قسام صورت گرفت.

 

 جزئیات عملیات

طراحان: عبدالله برغوثی و بلال برغوثی

همکار: خانم احلام تمیمی

انجام دهنده: شهید عزالدین المصری

عبدالله و بلال برای انجام این عملیات با خانم احلام التمیمی، یکی از اعضای گردان شهید قسام همکاری داشتند. آنها جهت اطمینان از شجاعت و جسارت احلام از او خواستند، عملیات بمب گذاری را در یکی از محله‌های تجاری به اتمام رساند. او موفق شد در سوپر مارکتی اسرائیلی و شلوغ به نام کنج جورج این کار را انجام دهد.

به دنبال این موفقیت، عزالدین المصری از اعضای قسام، روز 9 آگوست 2001(روز پنج شنبه) ساعت 12 ظهر که وقت غذا خوردن بود، وارد رستوران سبارو شد و بمب همراه خود را منفجر کرد.

حجم خسارت:

19 کشته و 120 مجروح

تخریب کامل رستوران

تخریب مغازه‌ها و ماشین‌های نزدیک رستوران

اعلام آماده‌باش کامل

جورج تنت فرستاده‌ی امنیتی آمریکا پس از این واقعه از یاسر عرفات خواست تا بلال و عبدالله را تحویل آنان دهد. آنان بازداشت شدند اما پس از مدتی با دخالت مروان البرغوثی از سران جنبش فتح و حسن یوسف فرمانده‌ی جنبش حماس آزاد شدند.

از آن روز به بعد عبدالله پیوسته از این شهر به آن شهر و با نام‌ها و القاب گوناگون زندگی کرد.

 

بعد از این حادثه عبدالله به تعقیب‌گر صهیونیست‌ها تبدیل شد و با شناسنامه‌ای جعلی و ملیت آمریکایی – مسیحی در کرانه باختری اقامت گزید. او در خانه‌ی خود صلیبی بزرگ نصب کرد به گونه‌ای که سربازان اسرائیلی 4 بار به این خانه آمدند بدون آنکه بفهمند به مهمانی خطرناک‌ترین دشمن خود رفته‌اند.

* عملیات عین عریک

این عملیات بمب‌گذاری، در پمپ بنزین شهر نابلس و در اعتراض به جلوگیری از ورود سوخت به این شهر صورت گرفت؛ که بعد از این عملیات، رژیم صهیونیستی، این تصمیم را لغو کرد.

عملیات عین عریک، توسط عاصم یوسف محمد ریحان با بمب گذاری در اتوبوس سربازان رژیم صهیونیستی و سپس حمله‌ی مسلحانه به آنان صورت گرفت. در این عملیات 10 صهیونیست کشته و 35 نفر مجروح شدند.

بعد از انجام عملیات‌های متعدد و درماندگی رژیم صهیونیستی از بازداشت برغوثی، سرانجام بیماری دختر عبدالله و بردن او به بیمارستان باعث شناسایی و دستگیری‌اش می‌شود. نیروهای امنیتی رژیم اشغالگر، دختر بیمار او را در همان حال رها کرده و عبدالله را با خود می‌برند.

* دادگاه برغوثی

توفیق بصول وکیل عبدالله برغوثی ماجرای دادگاه او را چنین توصیف می‌کند:

 

دادگاه نظامی رژیم صهیونیستی در بیت ایل، پرونده‌ای در 43 صفحه و 109 بند در مورد اقدامات برغوثی فراهم کرده بود که ما 1400 سال زندان را برای عبدالله پیش‌بینی می‌کردیم.

عبدالله طبق این پرونده، متهم به همکاری در سلسله عملیات‌های انتحاری که منجر به قتل 66 صهیونیست و مجروحیت 500 تن دیگر، تخریب منابع و اماکن با خسارت میلیون‌ها دلار بود.

از جمله‌ی این اتهامات عبارتند از:

1- همکاری در عملیات دانشگاه عبری، قهوه‌خانه‌ی مومنت، باشگاه شبانه‌ی ریشون لتسیون که منجر به قتل 35 صهیونیست و مجروحیت 370 تن دیگر شده است.

2- تشکیل گروهک سلوان که با شناسنامه‌ی جعلی صهیونیستی، عملیات‌های انتحاری در مناطق صهیونیست‌نشین انجام می‌دادند.

3- وارد کردن بمب‌های زمان‌دار به شرکت گاز در بیت‌المقدس.

4- وارد کردن ماشین بمب گذاری‌شده به ایستگاه گاز و پالایشگاه نفت(ایستگاه پی جلیلوت) در تل آویو.

5- آموزش بمب‌گذاری و طریقه‌ی ساخت بمب و مواد منفجره به گردان شهید قسام.

* پایداری برغوثی

وکیل وی در این باره می‌گوید: موساد پس از زندانی کردن عبدالله از او می‌خواهد که با هم معامله کنند. عبدالله اعتراف کند و بنویسد که خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس و اسامه حمدان نماینده‌‌ی حماس در لبنان در جریان این عملیات‌ها دست داشته‌اند و در مقابل او آزاد شود، پاسپورت آمریکا به او بدهند و بعد از اجرای عملیات تغییر چهره، هر کجا که خواست برود.

عبدالله نه تنها نمی‌پذیرد بلکه می‌گوید: من هیچ ارتباطی نه در داخل فلسطین و نه در خارج آن با حماس نداشته‌ام.

* سلحشوری‌های عبدالله در زندان

عبدالله که از سال 2003م تاکنون در زندان به سر می‌برد و به 67 سال زندان محکوم شده است، از چند ماه پیش در اعتراض به حکم زندان خود و برخورد ناشایست این رژیم با زندانیان، دست به اعتصاب غذا زد و هم‌اکنون مدت 90 روز است که از اعتصاب او می‌گذرد.

برغوثی که به دلیل اعتصاب طولانی مدت غذا در بیمارستان بستری است؛ دیگر بدنش هیچ دارویی را نمی‌پذیرد و در نامه‌ی اخیرش به همسر خود، ضمن آرزوی شهادت می‌گوید: یا شهید می‌شوم یا مرا آزاد کنند.

رژیم صهیونیستی به منظور شکنجه‌ی او از نقل و انتقال پی در پی و ماهیانه از این زندان به آن زندان استفاده می‌کند. در این روش اسیر مجبور است بیشتر وقت خود را با دست و پای زنجیر شده از این زندان به آن زندان، بازجویی‌های متوالی و تشکیل پرونده‌ی جدید در هر زندان صرف کند.

برغوثی در این مدت به ترتیب به زندان‌های بئر السبع، عسقلان، بئر السبع، جلبوع، ریمون، ایالون، جلبوع و مسکوبیه فرستاده شده است.

عبدالله همانطور که قبل از زندانی شدنش، خواب را بر صهیونیست‌ها حرام کرده بود، بعد از اسارت نیز با اعتصاب غذای طولانی و مقاومت ستودنی، پیام مظلومیت ملت فلسطین را به گوش جهانیان می‌رساند و بار دیگر صهیونیست‌ها را درمانده کرده است.

* آثار و تألیفات

از وی 9 اثر شامل زندگی‌نامه و 8 رمان به نگارش درآمده است. زندگی‌نامه‌ی او با نام مهندس علی الطریق...؛ أمیر الظل به چاپ رسیده اما دیگر آثار او در دست چاپ می‌باشد.

عبدالله برغوثی هم اکنون به دلیل اعتصاب غذای سه ماهه دائما در حالتی بین مرگ و زندگی و کما به سر می‌برد و در یک قدمی شهادت ایستاده است.

تالا دختر عبدالله برغوثی در نامه‌ای خطاب به پدرش گفت: پدر جان تو چگونه روزه می‌گیری در حالیکه در اعتصاب غذا به سر می‌بری؛ آیا صدای اذان رمضان را می‌شنوی وقتی در کما هستی؟

مقاومت او به دیگر اسرای فلسطینی انرژی داده است و آن ها به دنبال وخامت حال عبدالله اعلام کردند: اگر بلایی به سر وی بیاید، خشم و شورشی به راه خواهند انداخت که زندان‌های رژیم صهیونیستی تاکنون به چشم ندیده باشد.

گویا او نیت کرده است که تا لحظه شهادت نگذارد که اشغالگران خوابی آسوده داشته باشند، اما قطعاً بعد از شهادت هم اثرات او گسترده‌تر باقی خواهد ماند.

  • فدایی رهبر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی