خاطره ای "زیباوخواندنی "
جمعه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۹ ب.ظ
یکی از محافظان امام خامنه ای (مدظله العالی) که اکنون باز نشسته شده است در مسجد النبی (ص) به بیان خاطراتی زیبا از آقا پرداخت که یکی از این خاطرات در ذیل می آید:
یک روز حوالی ظهر ماه مبارک رمضان، آقا دستور فرمودند که آماده شوید تا برویم بیرون گفتیم کجا؟ گفتند: همین حوالی و کیلومتر را تنظیم کنید تا از حد ترخص خارج شویم. گفتیم خارج شویم؟ آقا مگر روزه … آقا گفتند حالا برویم.
دختر خانمشون را هم آورده بودند و یک بقچه کوچک، از حد ترخص خارج شدیم. آقا گفتند یک جایی همین کنارها نگه دارید و ما کنار جاده ایستادیم. چند قدم آن طرفتر آقا و دختر کوچکشان بقچهشان را باز کردند و سفره ای پهن کردند و ما همچنان متعجب، دیدم که آقا شروع به افطار روزهشان نمودند و فرزندشان نیز همچنین روزه را در وسط روز افطار کردند !!!
ما کنجکاوانه دلیل این رفتار را پرسیدیم و آقا گفتند ایشان سال اولشان است که روزه میگیرند (۹ سالهاند) و سحری نخورده و گرسنه هم بودند و ما هم برای اینکه اولا نسبت به دین بدبین نشوند و ثانیاً با افطار گناهآلود روزه خود را باز نکنند، او را از شهر خارج کردیم که تکلیف از او ساقط شود و گناهی هم مرتکب نشده باشد.
- ۹۵/۰۳/۲۱